سلام ...
این یک مقاله ی بلند از سایت روزنامه ی گاردین هست ... خواستم برای یک جایی ترجمه اش کنم ... ولی دود شد رفت هوا ... بخش اعظم مقاله رو ترجمه کردم ... نمی دونستم چکارش کنم ... برای همین همینجا می گذارمش ... فقط بگم که بازبینی و ویرایشش نکردم ...
فقط بگم این مقاله رو احتمالا یک انگلیسی یا آمریکایی نوشته ... و بخشی از مقاله هم ترجمه نکردم ... در مورد کارهای یک فاحشه ی ژاپنی هست که ....
___________________________________________________________________________________
Why young people in Japan stop having sex !?
این روزها رسانه های ژاپنی دم از مشکلی به نام سکوسو شینای شوکوگون / sekkusu shinai shokogun یا " سندرم تجرد " می زنند . به نظر می رسد قشر سنی زیر 40 سال ژاپن علاقه ی خود را برای داشتن رابطه ی متعارف ( زناشویی ) از دست داده است . میلیون ها نفر حتی با جنس مخالف قرار نمی گذارند و این تعداد رو به افزایش حتی به خود زحمت یک رابطه ی جنسی هم نمی دهند . برای دولت ژاپن ، « سندرم تجرد » بخشی از دورنمای یک فاجعه ی ملی است . ژاپن هم اکنون یکی از پائین ترین نرخ میزان زاد و ولد را در میان کشورهای جهان داراست . جمعیت ژاپن 126 میلیون نفر است که درطول دهه ی گذشته دائما در حال کاهش بوده است و پیش بینی می شود تا سال 2060 به صورت ناگهانی به یک سوم مقدار فعلی تنزل پیدا کند . یک ژاپنی عقیده دارد که ژاپن « در حال گریز از اعمال عاشقانه انسانی است [ رابطه جنسی ] » است و این تا اندازه ای تقصیر دولت است .
تعداد افراد مجرد به رکورد بالایی رسیده است . یک بررسی در سال 2011 نشان داد که 61 درصد مردان مجرد و 49 درصد زنان 18 تا 34 ساله در هیچ رابطه ی رومانتیک یا عاشقانه ای نبوده اند ، این میزان نسبت به پنج سال قبل حدود 10 درصد افزایش یافته است . یک تحقیق دیگر نشان می دهد که یک سوم افراد زیر 30 سال هرگز با جنس مخالف قراری نگذاشته اند . ( هیچ آماری از روابط هم جنس گرایانه در اختیار نیست .) هر چند مدت هاست که در ژاپن - کشوری تقریبا عاری از هر گونه اخلاق و عفاف دینی است - میان رابطه ی جنسی و عشق به صورت عملگرایانه فرق و جدایی گذاشته شده است ، با این حال فاحشه گری و روابط گذرای صرفا جنسی هم وضع خوبی ندارد . یک بررسی که در اوایل امسال توسط انجمن برنامه ریزی خانواده ژاپنی Japan Family Planning Association (JFPA) ، نشان می دهد که 45 درصد زنان بین 16 تا 24 سال نسبت به روابط جنسی « علاقه مند نیستند و یا از آن منفورند » . بیش از یک چهارم مردان ژاپنی نیز هم همین احساس را دارند .
هشدارها و هراس انگیزی های رسمی دولت نیز کمکی نکرده است . در سال 2012 کودکان کمتری متولد شدند ، که این میزان تولد کمترین رکورد میزان تولد در ژاپن است ( دقیقا در همین سال بود که همراه با افزایش شدید تعداد افراد مسن ، برای اولین بار ، میزان پوشک بزرگسالان فروخته شده از میزان پوشک کودکان فروخته شده در ژاپن ، پیشی گرفت ! ) . کونیو کیتامارو / Kunio Kitamura ، مدیر JFPA ، مدعی است که بحران جمعیتی چنان جدی است که ژاپن « ممکن است در نهایت تباه شده به ورطه ی انقراض بیافتد »
قشر زیر 40 ساله ی ژاپنی به پیش نمی رود و به واسطه ی وظیفه ، زاد و ولد نمی کند ، همان کاری که نسل پس از جنگ جهانی دوم کرد . این کشور دستخوش تحول بزرگ اجتماعی پس از 20 سال رکود اقتصادی است . ژاپن همچنین در حال مبارزه با اثرات روانی ذهن های از پیش زخم خورده و ترسیده از تخریب هسته ای زلزله ی سال 2011 ، سونامی و نابسامانی نشت رادیواکتیو از نیروگاه فوکشیما است . [ منظور از ذهن های از پیش زخم خورده ، به خاطره ی ملی بمب های جنگ جهانی دوم مربوط می شود ] . هیچ راه بازگشتی نیست . یک ژاپنی می گوید « هم مردان و هم زنان به من می گویند که هیچ نکته ای در عشق نمی بیینند ، آنها باور ندارند که عشق می تواند به جایی یا سرانجامی برسد . » و اضافه می کند « روابط واقعا سخت شده اند . »
در ژاپن ، ازدواج به میدان مینی از انتخاب های غیر جذاب تبدیل شده است . مردان ژاپنی کمتر حرفه ای بخصوصی دارند و کمتر قادر به تامین مالی و پرداخت بدهی های خود هستند ، همان گونه که امنیت شغل های مادام العمری می خواستند . زنان ژاپنی هم مستقل تر و جاه طلب تر شده اند . با این حال رفتارهای محافظه کارانه در خانه و محل کار هنوز هم ایستادگی می کنند و وجود دارند . سیستم تنبیه شرکت های بین المللی ژاپن ، تقریبا ترکیب زندگی خانوادگی و شغل را برای زنان ژاپنی غیر ممکن می کند ، و این در حالیست که پرداخت هزینه ی فرزندان ممکن نیست مگر اینکه هر دوی والدین کار کنند . زندگی غیر رسمی با هم یا والدین ازدواج نکرده نیز هنوز نا معمول است و سیستم بروکراتیک و دولتی به سختی با آن مقابله می کند . [ این نویسنده ی مقاله هم می خواد همین تتمه فرهنگ ژاپن رو هم نابود بشه ، احتمالا فقط شمشیر سامورایی ازشون باقی بمونه !! ]
آئُویاما یک فاحشه ی ژاپنی می گوید که جنس های مخالف در ژاپن و به خصوص در کلان شهرها ، « به صورت فزاینده از هم دور می شوند » . بدون یک هدف مشترک ، بیشتر آن ها به چیزی تبدیل شده اند که او « دیگ رشته عشق / Pot Noodle Love» می نامد – روابط جنسی آسان یا ارضای فوری ، در شکل روابط جنسی گاه به گاه و تصافی [ و البته نا مشروع ] و همچنین قرارهای کوتاه جنسی و نیز موارد مورد سوء ظن تکنولوژیک همانند : پورن آنلاین ، « دوست دختران » مجازی ، شخصیت های کاتونی [ خود ارضایی !؟ ] - . یا به سایر سرگرمی ها به جای عشق و روابط جنسی روی می آورند .
بعضی از مشتریان آئُویاما از میان اقلیت کوچکی از هستند که در کناره گیری از اجتماع به حدود بسیار افراطی رسیدند ، آنها در حال معالجه ی هایکیکوموری / Hikikomori یا « خلوت گزینه و خانه نشینی » هستند تا اولین گام ها را برای پیوستن دوباره به دنیای بیرون بردارند ، اینها اوتاکو /Otaku یا « جغله های جاهل – جوانان احمق » و پاراسیتو شینگوروس / Parasaito Shingurus یا « آویزان های مفت خوری » هستند که هنوز در میانه ی دهه ی سوم زندگیشان با پدر و مادرشان زندگی می کنند و نتوانستند از خانه بروند . ( از میان 13 میلیون ژاپنی مجردی که با خانواده هاشان زندگی می کنند ، حدود 3 میلیون نفر بالای 35 سال سن دارند ) . « بعضی از آنها نمی توانند به صورت فیزیکی یا هر طریق دیگر با جنس مخالف ارتباط برقرار کنند . عده ای از آنان هم اگر لمسشان کنم ، یکه می خورند و خود را بصورت عصبی عقب می کشند . » و اضافه می کند : « بیشتر آنان مرد هستند ولی کم کم دارم زنان را نیز در میانشان می بینم »
آئُویاما داستان یکی از مشتریانش را نقل می کند که در دهه ی سوم زندگیش هنوز پسر مانده بود و هیچ چیز نمی توانست قوای شهوانی او را بیانگیزد مگر اینکه به تماشای یک روبات زن در بازی مثل Power Rangers بنشیند . « من از درمان هایی مانند یوگا و هیپنوتیزم برای اینکه او را آرام کنم ، استفاده کردم تا بتوانم راه واقعی کارکرد بدن را به او بفهمانم »
نه بیزاری از ازدواج واعمال عاشقانه [ روابط جنسی ] در زندگی های مدرن فقط منحصر به ژاپن است ، و نه حتی رشد روز افزون اشتغال فکری با رسانه های دیجیتال . اما چیزی که کمیته های بی پایان ژاپنی از درک آن عاجزند در حالی که نگران جمعیت جوان خجالتی و دوری گزین کشورخود از تولید مثل و روابط جنسی هستند ، این است که تصمیم برای مجرد ماندن ، اکثرا و برای اکثریت جوانان بسیار منطقی می نماید ، که البته این وضعیت حاصل کوته بینی رسمی دولت آنهاست [ و سیاست های کلانی که برای پیشرفت اقتصادی گرفته اند هست ] . و این نکته ی برای هر دو جنس حقیقت دارد ولی برای زنان ، بیشتر صدق می کند . « ازدواج ، گور زن است » یک ضرب المثل قدیمی ژاپنی است که بیان می کند که همسران به خاطر شوهرانشان نادیده گرفته می شوند . ولی برای زنان ژاپنی امروز ، ازدواج یک گور برای کار و شغلی است که آنان به سختی به دست آورده اند .
من هنگام صرف قهوه در منطقه ی هوشمند ابیسوی توکیو با اِری تومیتا 32 ساله آشنا شدم . تومیتا کاری در بخش منابع انسانی یک بانک فرانسوی دارد و کارش را نیز دوست دارد . یک سخنگوی چیره دست زبان فرانسوی که دارای دو مدرک دانشگاهی می باشد ، او از هر گونه دلبستگی عاشقانه اجتناب می کند تا بتواند بر روی کارش تمرکز کند . « سه سال پیش دوست پسرم بهم پیشنهاد داد [ پیشنهاد ازدواج ] ولی وقتی فهمیدم که به کارم بیشتر اهمیت می دم ، پیشنهادش را رد کردم . بعد از آن علاقه ام را به قرار گذاشتن و دوستیابی از دست دادم . وقتی که در مورد آینده سوالی پیش می آید [ این روابط و دوستی ها] ناخوشایند می شوند. »
تومیتا می گوید که به محض ازدواج کردن بخت زنان برای ارتقای شغلی ، از بین می رود . « روسا فرض می کنند که حامله خواهی شد . » زمانی که یک زن بچه دار شد ، ساعاتی که غیر قابل کارکردنش بیشتر می شود . « شما باید استعفا دهید . در نهایت شما به یک زن خانه در بدون درآمد مستقل تبدیل می شوید. این انتخابی برای زنانی مثل من نیست . »
حدود 70 درصد زنان ژاپنی پس از اولین از تولد اولین فرزندشان ، شغل خود را ترک می کنند . انجمن اقتصادی جهان به صورت مداوم ژاپن را در رتبه ی یکی از بدترین کشورهای جهان در مورد برابری جنسیتی در محل کار قرار می دهد . رویکرد اجتماع نیز کمکی نمی کند . زنان شوهردار شاغل بعضی اوقات به عنوان اونیومه / oniyome یا « همسران اهریمنی » شناخته می شوند .
.
.
مقاله ادامه دارد که البته ترجمه نشده ...
.
منبع :
http://www.theguardian.com/world/2013/oct/20/young-people-japan-stopped-having-sex
______________
نوشته های بنده :
البته این نویسنده ی نامحترم مقاله برای پیدا کردن راهکار برای ژاپنی ها رفت به فاحشه خانه ها از فاحشه ها مشاوره گرفت ( دکتری ، روانشناسی ، جامعه شناسی نبود !؟ ) احتمالا زیادی وقت تو فاحشه خانه ها می گذروند ... نکته ی جالبش هم اینه که برای اینکه رشد جمعیت ژاپن بیشتر بشه ، در لفافه میاد بهشون پیشنهاد می ده که از داشتن حرامزاده نترسند و بیشترش کنند ....
خود نویسنده ی مقاله نیاز به یک روانشناس داره !!!
این مقاله برای باز کردن دید بعضی ها جالبه ... انگار ژاپنی ها بد بهایی برای این پیشرفت اقتصادی دادند و می دهند ...
امیدوارم وبلاگ رو به خاطر ترجمه ی نصفه و نیمه ی یک مقاله به فنا ندهند ...